«غدیر ولایت»

شعری از محسن اختیاری

روز غدیر این مهر بر محراب خورده است

نور غدیر جلوه از مهتاب برده است

من کنت مولاهم از این پس این علی (ع) بود

مولای او کز معرفت سیراب خورده است

الیوم اکملت لکم ، دین و شریعقی

جبریل چون آیاتی از رحمان سپرده است

او کز عنایات خدا از روز زندگی

از مادری در کعبه شیر پاک خورده است

از هیبتش در خندق و در خیبر و حنین

از چشم کفر و مشرکیت خواب برده است

در وقت هجرت چون اسد در بستر نبی

دل را برای حفظ دین ، برحق سپرده است

غمگین و مسکین و یتیم و بینوای شهر

از جویبار لطف او بس آب خورده است

از برق تیغ ذوالفقارش در زمین جنگ

شمشیرها لرزان ، زجانها تاب برده است

گر لافتی اش خواند پیغمبر چه نیک باد

چون او لقب برحید رکرار است

غیر از علی (ع) کی لایق زهرای(س) اطهراست

از کوثر آل نبی سیراب خورده است

همچون حسین و چون حسن آرد به رورزگار

مردان مردی کز ستمگر خواب برده است

آری ولایت بر بنای دین ستون بود

این گفته را آل علی در یاد برده است

هر دیده بر راه قدوم مهدی (عح) آل نبی

دلها دعا برخلوت محراب برده است

گنج سعادت بر مراد جان آن کس است

کز چشمه ناب ولایت آب خورده است


  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا